یکی از اقشاری که در مملکت به اصطلاح اسلامی ما مورد ظلم روز افزون واقع میشود، قشر مستضعف معلول است. قشری که برای خدمات رسانی به آنان سازمان عریض و طویل بهزیستی ایجاد شده است. اما با توجه به فعالیت لاک پشتوار این سازمان، به نظر میرسد تنها قشری که از این سازمان سود میبرد، کارمندان محترم سازمان بهزیستی باشند. در واقع این سازمان نه قدرت حمایت جدی از معلولین را دارد و نه میلی به انجام این کار نشان میدهد. به عنوان مثال قانون مناسب سازی معابر و اماکن عمومی، همهی سازمانها و اماکن را ملزم میکند که ساختمانها و معابر خود را برای استفادهی معلولین مناسب سازی کنند و متولی نظارت بر این کار را سازمان بهزیستی قرار داده است. ولی این سازمان نشان داده قدرت و جدیت لازم برای فشار آوردن به سازمانهای دولتی و خصوصی را ندارد تا بتواند این قانون را اجرا کند. و یا در جایی دیگر ادارات دولتی ملزم شدهاند تا 3 درصد از کارمندان خود را از میان معلولین انتخاب کند. اما ادارات دولتی یا علناً از اجرای این قانون سر باز میزنند و یا با گنجاندن عبارت "داشتن سلامت جسمانی کامل" در اطلاعیه استخدام، به نوعی قانون را دور میزنند. در حالی که طبق قانون جامع حمایت از حقوق معلولین، این عزیزان میتوانند در تمامی مقاطع و در همهی دانشگاهها به طور رایگان تحصیل کنند اما سازمان بهزیستی با توجه به منابع محدودی که در اختیار دارد، فقط میتواند 30- 40 درصد از شهریه معلولین دانشجو را بپردازد و مابقی را معلولین باید از جیب خود بپردازند. که این در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا با توجه به شهریهی هنگفتی که دارند، برای اکثر معلولین امکان پذیر نمیباشد.
به نظر میرسد مردم و مسئولین ما به قوانین حامی معلولین به چشم قوانینی لوکس مینگرند که به قشری محدود، امتیازاتی بیخود و اضافی بخشیده و تصور میکنند اگر این قوانین را اجرا نکنند اتفاق مهمی برای کسی نخواهد افتاد. اما واقعیت این است که این قوانین، فقط حداقلهایی را برای معلولین ایجاد میکند تا آنها نیز بتوانند مثل سایر مردم از حقوق شهروندی برخوردار شوند. ایجاد یک سطح شیبدار در کنار پلهها برای، راحتی معلولین نیست، بلکه تنها راه ورود آنها به یک مکان عمومی است؛ یک ساختمان که دهها پله داشته و فاقد آسانسور و سطح شیبدار است، برای یک معلول هیچ فرقی با یک در قفل شده ندارد. سرویس بهداشتی مخصوص معلولین در مدارس، دانشگاهها و خوابگاههای دانشجویی نه تنها یک امتیاز اضافی و لوکس نیست بلکه یک مسئلهی اساسی است که با نبود آن حتی امکان تحصیل از معلولین گرفته میشود؛ تصور کنید که در دانشگاه یا خوابگاه شما اصلاً سرویس بهداشتی وجود نداشته باشد آیا میتوانید در چنین مکانی زندگی کنید و درس بخوانید؟
با اینکه در اسلام به حرمت حقوق انسان، به عنوان اشرف مخلوقات توجه ویژه شده است، اما متأسفانه در کشور ما حقوق اساسی فرد معلول به عنوان یک انسان به کلی به فراموشی سپرده شده است. این در حالی است که در دیار کفر!! کشورهای پیشرفته به درجهای از انسانیت رسیدهاند که تمامی استانداردهای خود را بر اساس وضعیت معلولین طراحی میکنند. آنها از قایق تفریحی گرفته تا توالتهایشان را چنان ساختهاند که یک فرد معلول بتواند بدون کمک دیگران مثل یک شهروند عادی از آنها استفاده کند. در کشورهای پیشرفته یک معلول اگر نتواند به راحتی وارد یک اداره شود میتواند از آن اداره به دادگاه شکایت کند، ولی در کشور ما پلههای دادگاهها را چنان بلند میسازند که یک معلول حتی نمیتواند وارد آن شود.
این سوال همیشه در ذهنم پژواک میکند که به راستی کسانی که نقض حقوق بشر در ایران را تکذیب میکنند آیا معلولین را جزو نسل بشر نمیدانند؟
:: موضوعات مرتبط:
سياسي ,
,
:: برچسبها:
نقض ,
حقوق ,
بشر ,
معلولين ,
بهزيستي ,
اشتغال ,
تحصيل ,